کربلا مسافر تازه نمی خواهی؟
پای ماندن ندارم دیگر

باید بروم

آری باید بروم به سرزمینی دور 

 

سرزمینی که قلب م?منین در آنجا جامانده است

سرزمینی که این روزها میزبان عاشقان شماست 

 

عاشقانی که از هر سوی دنیا با هر وسیله ایی به سوی شما می شتابند تا بیعتی دوباره را با مولای شهیدشان تجدید کنند

سرزمینی که هنوز ندای هل من ناصر ینصرنی از آن به گوش می رسد.

 

سرزمینی که هنوز فراتش شرمنده سقای صحرای کربلاست 

شرمنده اسرای کربلاست

گویی دیگر او را یارای جوشیدن و خروشیدن نیست

چگونه می تواند بخروشد در حالی که مولایمان حسین و یارانشان تشنه لب به دیدار رسول خدا شتافتند 

 

سرزمینی که گویا خورشیدش نیز هنگام تابیدن بر آن شرمنده است

سرزمینی که حالا سنگریزه ها و خارهایش هم از وجود خود شرم می کنند.

 



تاريخ : یک شنبه 19 مهر 1394برچسب:, | 12:56 | نویسنده : عرفان |

علی آقاترین آقای دنیاست.
عای برکل عالم شاه ومولاست.
علی قبله گه اهل تولاست.
علی عشق دل ام ابیهاست

علی آقاترین آقای دنیاست.
عای برکل عالم شاه ومولاست.
علی قبله گه اهل تولاست.
علی عشق دل ام ابیهاست.
کلام حضرت زهراهمین است.
فقط حیدرامیرالمؤمنین است.
عیدتان مبارک....



تاريخ : پنج شنبه 9 مهر 1394برچسب:, | 23:37 | نویسنده : عرفان |

..........



تاريخ : چهار شنبه 8 مهر 1394برچسب:, | 15:23 | نویسنده : عرفان |

ﮐﻮﺭﯼ ﺁﻣﺪﻭﺳﻂ ﺻﺤﻦ ﺗﻮ، ﺑﯿﻨـــــــــــﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ
ﯾﮏ ﺯﻥ ﻭﯾﻠﭽﺮﯼ، ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺗﺎ ﭘﺎ ﺑــــــــــــﺮﮔﺸﺖ

ﮐﺎﻓﺮﻯ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺍﻓﺘـــــــــــــﺎﺩ
ﺳﺠﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﺳﭙﺲ ﺷﯿﻌﻪ ﯼ ﻣﻮﻻ ﺑﺮﮔﺸﺖ

ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﺎ ... ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑـــــــﻪ
ﺯﺷﺖ ﺁﻣﺪ،ﻣﺘﺤﻮﻝ ﺷﺪ ﻭﺯﯾﺒﺎ ﺑﺮﮔﺸــــــــــــﺖ

ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﻔـــــــــــﺎ ﺍﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﺗﻮ ﻣﺴﯿﺤـــــــــﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ

ﺯﺍﺋﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﺍﺷــــــــــــــــــــــﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ 
ﻧﮕﻬﺶ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﯼ ﺩﺭﯾـــــﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ
ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﺣﺎﺟﺘﺶ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ! ﮐﻪ ﺯﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ
ﺭﻓﺖ ... ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﺒﯽ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺮﮔﺸــﺖ

ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧـــــﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺗﻮ ﻣﺸﺮﻑ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻭ ﺑﺎ ﯾــــــــــــﺪ ﺑﯿﻀﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ

ﺻﺒﺢ ﺩﺭﻗﺎﻣﺖ ﯾﮏﻣﺮﺩﮔﺪﺍ،ﺭﻓﺖ ﺣـــــــــــﺮﻡ
ﻇﻬﺮ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ! ﺁﻗـــــــــﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ

ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻋﺮﺵ؛ﺣـــــــــﺮﻡ
ﺩﻭﺳﻪ ﺗﺎ ﻓﺮﺵ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﮔﺸــــﺖ

ﻧﻔﺲ ﺧﺎﺩﻣﺘﺎﻥ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺼـــــــــــــــﺮﺍﻧﯽ
ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪ،اﺯ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺮﺳﺎ ﺑﺮﮔﺸـﺖ

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی٬ الامامِ التّقی النّقی و حُجّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید، صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائک



تاريخ : چهار شنبه 4 شهريور 1394برچسب:, | 12:44 | نویسنده : عرفان |

درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود

 


 

 



تاريخ : جمعه 9 مرداد 1394برچسب:, | 12:34 | نویسنده : عرفان |
سید مرتضی در عیون معجزات با استناد از عمار بن یاسر روایت کرده است:
 
روزی امیرالمومنین علی علیه السلام در دارالقضا قضاوت می کردند، در همان حال مردی از شیعیان که نامش صفوان بن اکحل بود بلند شد و عرض کرد: مولایم من از شیعیان شما هستم ولی گنهکارم و می خواهم گناهم پاک شود. امام فرمودند: مرا از بزرگ ترین گناهت با خبر کن. عرض کرد: بزرگ ترین گناهم ارتباط با کودکان است. امیرالمومنین علی علیه السلام به او فرمودند: یکی از این سه مورد را انتخاب کن تا پاک شوی، یک ضربه با ذوالفقار به تو بزنم یا دیوار را بر رویت خراب کنم یا تو را دست و پا بسته زنده در آتش بسوزانم؟ این سه چیز جزای کسی است که این کار را انجام داده است. پس او گفت: ای مولای من! سخت ترین آنها چیست؟ امام فرمودند: سخت ترین آنها این است که تو را زنده با دست و پای بسته در آتش بیندازم. پس گفت: همین کار را انجام دهید.
 
آنگاه حضرت به من فرمودند: ای عمار! برو هزار نی جمع کن تا فردا این شخص را بسوزانیم. سپس به من فرمودند: برو در کوفه صدا بزن و بگو ای مردم کوفه از خانه هایتان بیرون بیایید و ببینید که چطور علی مردی از شیعیان خود را در آتش می سوزاند. عمار می گوید: اهل کوفه می گفتند: شیعیان و دوستان امیرالمومنین علی علیه السلام در آتش نمی سوزند زیرا آتش بر آنها حرام است. چطور ممکن است علی شیعه خود را در آتش بسوزاند؟
 
روز بعد فرا رسید و امیرالمومنین علی علیه السلام در وسط شهر نی ها را روی آن مرد ریختند و آتشی به او دادند و فرمودند: این را بگیر و خود را بسوزان، اگر از شیعیان ما باشی در آتش نمی سوزی و اگر نباشی هیچ چیز جز خاکستر از تو باقی نخواهد ماند. عمار می گوید: آن مرد در جلوی دیدگان اهل کوفه خود را آتش زد و نی ها می سوختند و شعله های آتش زبانه می کشید وقتی آتش خاموش شد، آن مرد در حالیکه لباس سفید پوشیده بود و حتی دود آتش به آن اثر نکرده بود خارج شد. سپس امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: همانا من تقسیم کننده بهشت و آتش هستم، زیرا وقتی قیامت برپا می شود به آتش می گویم: این مال توست پس او در بر گیر و این مال من است پس به اراده پروردگارم همه را بین آتش و بهشت تقسیم خواهم کرد.
 
(مدینةالمعاجز - ص37 - معجزه 70 )
 
http://s5.picofile.com/file/8142303192/919504_008.jpg
 
کافری آمد حرم تنها تماشایت کن
وقت برگشتن زمدح تو فقط هو می کشید
 


تاريخ : پنج شنبه 18 تير 1394برچسب:, | 1:54 | نویسنده : عرفان |

آقا " تقصیر " شما نیست ...

 

 

که " تصویر "شما نیست

 

من آیینه ای پر شده از

 

گرد و غبارم ..!

 

http://www.axgig.com/images/32281671591975523528.jpg



تاريخ : یک شنبه 3 خرداد 1394برچسب:, | 23:41 | نویسنده : عرفان |

هرگز حکایت حاضر و غائب شنیده ای ؟
من در میان جمع و دلم جای دیگرست …
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
525401_l8Klb7Hx.jpg



تاريخ : دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, | 19:9 | نویسنده : عرفان |

 

 
توبه از جرم و خطا حال سحر میخواهد
خلوت نیمه شبان اشک سحر میخواهد
 
سختی گردنه ی عشق زمینت نزند
راه پر پیچ و خمش مرد سفر میخواهد
 
عمل زینب کبری به همه ثابت کرد
سر شکستن ز غم دوست جگر میخواهد
 


تاريخ : یک شنبه 20 ارديبهشت 1394برچسب:, | 21:49 | نویسنده : عرفان |
هییییی خدااااااا......

 



تاريخ : دو شنبه 31 فروردين 1394برچسب:, | 23:21 | نویسنده : عرفان |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد